love
خنده من از گریه غم انگیز تر است ... کارم از گریه گذشته است که به آن می خندم نامردی را در حد مردانگی انجام دهند
ندانستم که فرجامش به هجران و جدایی بود
تو گفتی با تو می مانم سرود عشق می خوانم
ولی آواز و شعر تو سرود بی وفایی بود
تو یار و یاورم بودی تو تنها باورم بودی
تو جام و ساغرم بودی ولی عشقت خدایی بود
من از هجر تو ای نازم چگونه با دلم سازم؟
پس از تو سوز و آوازم نوای بی نوایی بود
چه ایامی به بیماری - چه شبهایی به بیداری
کبوترهای فکر من به عشق تو هوایی بود
Power By:
LoxBlog.Com |